محمدحسين عزیز دل ما محمدحسين عزیز دل ما ، تا این لحظه: 13 سال و 7 ماه و 23 روز سن داره
محمد صالح نور چشم مامحمد صالح نور چشم ما، تا این لحظه: 6 سال و 4 ماه و 22 روز سن داره

پسر مامان

اولین روز دبستان بازگرد ....

              اولین روز دبستان بازگرد کودکی ها شاد و خندان باز گرد        باز گرد ای خاطرات کودکی    بر  سوار اسب های  چوبکی                                                                خاط...
31 شهريور 1395

وقتی که از کبوترها هم نمی‌گذری ...

هزارجور آدم با هزار خُلق و خَلقِ مختلف می‌آیند و در صفای صحنت مقیم می‌شوند ... چه فرق دارد برای تو اما ... نازِ آن مست ... یا نیازِ این دست ... وقتی که از کبوترها هم نمی‌گذری ...                                                             جای همگی خالی...... ...
2 شهريور 1395

زندگی است دیگر ...

                                      زندگی است دیگر...   همیشه که همه رنگ‌هایش جور نیست ،   همه سازهایش کوک نیست ،  باید یاد گرفت با هر سازش رقصید ، حتی با ناکوک ترین ناکوکش،   اصلا رنگ و رقص و ساز و کوکش را فراموش کن، حواست باشد به این روزهایی که دیگر برنمی گردد، به فرصت هایی که مثل باد می آیند و می روند و همیشگی نیستند ، به این سالها که به سرعت برق گذشتند،   به جوانی که میرود. میانسالی که ...
19 تير 1395

روز مادرمبارک

فرزندم ... روزی از روزها مرا پیر و فرتوت خواهی دید ... و کارهایم را غیر منطقی !! در آن وقت لطفا به من کمی وقت بده و صبر کن تا مرا بفهمی ... هنگامی که دستم میلرزد و غذایم بر روی لباسم میریزد، هنگامی که از پوشیدن لباسم ناتوانم ، صبر کن و سالهایی را به یاد آور که کارهایی که امروز نمیتوانم انجام دهم، به تو یاد میدادم .... اگر دیگر جوان و زیبا نیستم ؛ مرا ملامت نکن و کودکی ات را به یاد آور که تلاش میکردم تو را زیبا و خوشبو کنم ... اگر دیگر نسل شما را نمیفهمم به من نخند ! ولی تو گوش و چشم من برای آنچه نمیفهمم باش ... من بودم  که ادب را به تو آموختم من بودم که به تو آموختم چگونه با زندگی روبرو شوی پس چگونه امروز به من ...
18 فروردين 1394
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به پسر مامان می باشد